غزلم ضربان گل یاس
شعر من بوته نشکفته یاس
غزلم یک بیت نیست
که در آن گم بشود آزادی غزلم پر رنگ است
هر چه خواهی تو از آن معنا گیر
هر که خواهد بتواند گیرد آزادی
شعر من تکیه زده بر افق تازه عشق
شعر من پشت به آفتاب حماسه
صورتی از دریای غزل می چیند
شعر امروزی من اندکی از عشق جدا است
می زند تیشه به اندام سیاهی
نه به مستی بزند روی سیپیدی به سیاهی
شعر من تازه اگر نیست ولی آسود است
هر چه خواهی تو از آن معنا گیر
هر که خواهد بتواند گیرد آزادی
8/9/1385
احمد م
لائی
|