بسم تعالی
با سلام و آرزوی مو فقیت روز افزون برای شما دوستان گرامی
دفتر عقش که رنگش سادگیست
بین چه رنگی میزند با آنکه نیست
بین چه تنها مانده این عاشق مست
وای از روزی که او هم می شکست
وجود امکان
احمد ملائی
شعر نو
هر کس از بهر ضمیر خود به فردا می نگرد
ما به فرا نگریستیم دیروزمان را دیدیم
به دریا نگریستیم
صحرا بود خشکی
دیروزمان به سردی نفسمان بورانی بود
فردایمان به همت سکوتمان
سیاهی
شعر شاعری رنگ می خواهد عشق.
شعر نو درون مایه بی آلایشی است از گفتار نو . گفتار نو یعنی گفتاری صادقانه دور از هر چه قانون بند و قافیه است.
(سهراب سپهری می گوید)
من نمی دانم که چرا می گویند
اسب حیوان نجیبیست کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شب بو چه کم از لاله قرمز دارد
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید
واژه را باید شست
واژه باید خود باد
واژه باید خود باران باشد
شعر سهراب سپهری نو بود کهنه ها را کنار زد
هر چه می خواست گفت فریاد زد احساس