سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مردم از خدا بترسید که چه بسیار آرزومند که به آرزوى خود نرسید ، و سازنده‏اى که در ساخته خویش نیارمید ، و گردآورنده‏اى که به زودى گردآورده‏ها را رها خواهد کرد و بود که آن را از راه ناروا فراهم آورد ، و حقى که به مستحقش نرساند ، از حرام به دست آورد و گناهش بر گردنش ماند . با گرانى بار بزه ، باز گردید ، و با پشیمانى و دریغ نزد پروردگار خود رسید . « این جهان و آن جهان زیانبار ، و این است زیان آشکار . » [نهج البلاغه]

دیباگران هستی
macromediaxtemplates for Your weblogList of Iranian Top weblogspersian Blogpersian Yahoo

نویسنده: احمد _صفورا جمعه 85 آبان 26   ساعت 7:52 عصر

شعری که صبح دم سروده بودم در شب همان نبود

لیک دانستم که این روزگار بی سمر با من

تا شامگاه سیاه بخت همراه نبود

فریاد در درون دلم می شکست زبان دلم لال بود

آن صبح که خیره به ماه گشته بودم که ماهی در آسمان نبود

عطری که در حماسه رقص گل یادت نهفته بود

در دست گل فروش مشک فشان هم نهان نبود

عطر حماسه تو در هیچ جا نهان نبود

3/8/1385

احمد ملائی


نظرات شما ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
هیهات آتش
[عناوین آرشیوشده]

فهرست
34715 :مجموع بازدیدها
21 :بازدید امروز
1 :بازدید دیروز
پیوندهای روزانه
حضور و غیاب
یــــاهـو
درباره خودم
دیباگران هستی
احمد _صفورا
ahmad_fkb@yahoo.com
لوگوی خودم
دیباگران هستی
لینک دوستان

صفحات اختصاصی
آوای آشنا

فهرست موضوعی نوشته ها
معرفی سایت[61] . عشق[4] .
بایگانی نوشته ها
neveshtehaye omid
dele shekaste
بهار 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
اشتراک